گسترش و بههم آمیختگی قلمروهای مختلف، باعث شکلگیری پژوهشهای میانرشتهای شدهاست و از سوی دیگر، تخصصی شدن و تمرکز، پژوهش را از کلیگویی و کلینگری دورکرده و بهسمت جزئینگری، پویایی و کشف و دریافتهای نو و متفاوت میبرد. ادبیات روایی میتواند بسیاری از آثار و نیز قلمروهای پژوهشی در پیوند با آن را سامان دهد؛ آثاری که با قلمروهای دیگر آمیختهشده یا مغفول ماندهاست. مجله ادبیات روایی میکوشد آثاری را که با این نوع ادبی پیوند دارند موردتوجه قراردهد و با تحلیل، بررسی و بازخوانی این آثار در پرتو نظریههای ادبی، گوشههای پنهانماندهی این آثار را نشان دهد و واکاوی کند تا بهشکلی مستقل و هویتیافته، در جریانشناسی ادبیات ایران نقشآفرینی نماید. اساطیر، افسانهها، قصههای عامیانه، حکایتهای منظوم و منثور تا داستان و رمان مدرن و پستمدرن گسترهی ادبیات روایی است که همگی برگرد روایت شکلگرفتهاند. این آثار هرکدام درقلمروهای مختلف و پراکنده، بررسی و بازخوانی شدهاند اما در مجموعهای بههم پیوسته با محوریت روایت در نشریهای مستقل موردتوجه واقعنشدهاند. روایتی که خود از بوطیقای ارسطو تا آراء ژنت و بارت و گریمس و... از نشانهشناسی، روایتشناسی و مطالعات فرهنگی تا هرمنوتیک و واسازی و ... را در برمیگیرد. گردآمدن این مجموعه آثار در قلمرو مجله ادبیات روایی میتواند زمینهای باشد برای کشف و دریافتهای تازه و سامان دادن به پژوهشهایی روزآمد، مسئلهمحور و پویا و بدینترتیب احیا و احضار میراث معنوی و تمدنی گذشتهمان و برقراری گفتگویی زندگیبخش میان امروز و گذشته. نظر به چنین نگاهی به ایندسته از متون و آثار گرانبهای ادب فارسی که اغلب در برنامههای درسی رشتهی زبان و ادبیات فارسی و گرایشهای آن، تا این اواخر کمتر موردتوجه بودهاند، راهاندازی نشریهای چون مجله ادبیات روایی، ضروری و واجب مینماید.