اسطورهسنجی و نظام تخیل در رمان «تنیده در هزار توی زمان»
|
حسام الدین نقوی |
|
|
چکیده: (2092 مشاهده) |
تنیده در هزار توی زمان، رمانی اسطورهای است که به سبب بهرهگیری از اسطورهی لیلیت (لیلا)، تیامات، گیل گمش و فرم استعاری و نمادین خود به آفرینش جهانی زنانه دست یازیده است.این مقاله به شیوهای تحلیلی و با بهرهگیری از روش اسطورهسنجی ژیلبر دوران به بررسی این رمان پرداخته است. نظام اسطورهسنجی ژیلبر دوران مبتنی بر دو منظومهی کلی شبانه و روزانه است که هر دو منظومه نیز به شاخههای کوچکتری تقسیم میشوند. به زعم دوران، انسان برای رهایی از مرگ و غلبه بر گذر زمان به آفرینش اسطورهها پرداخته تا با روایت و تکرار آنها به آرامشی روانی دست یابد. افزون براین شیوه به نظر این اندیشمند، برای درک عمیق و تحلیل علمی یک متن میبایست علاوهبر متن، به شناخت نویسنده، آثار دیگر، نقطه نظرها و گفتمان غالب زمانهی او نیز پرداخته شود.زیبا قهرمان این رمان با مرور خاطرات و زندگی آشفتهی خود که در تخیلاتش جان میگیرد. هم ترس از مرگ، و هم کنترل زمان را که منطبق با منظومهی تضادی روزانه با ارزشهای مثبت و منفی در نظام تخیل ژیلبر دوران است مواجه میشود و در نهایت و پایان رمان به آرامشی نسبی دست مییابد که این نیز با تخیلات منظومهی شبانهی دوران همخوان است.نتایج حاصل از این بررسی، کشف اسطورهی شخصی نویسنده و اسطورههای کلان این رمان بوده که همانا آزادی و برابری حقوقی زنان با مردان، و خرده روایتهای اسطورهای دیگر این رمان میباشد. |
|
|
|
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/5/17 | پذیرش: 1398/10/2
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|